سیدمهدی سیدقطبی | شهرآرانیوز؛ ماجرای کشتار مردم بیگناه در ۱۰ دی ۱۳۵۷ در دوران اعتصاب مطبوعات رخ میدهد، ازاینجهت هیچ مطلب چاپی دراینباره نیست. باوجوداین سیداسماعیلآموزگار، روزنامهنگار باسابقه روزنامه «آفتاب شرق»، یادداشتهایی را از وقایع این روز نگاشته است که از آن میتوان بهعنوان تنهاروایت روزنامهنگارانه این روز یاد کرد.
اول صفر ۱۳۹۹قمری، شخصا برای تکمیل یادداشتها از محلهای آتشسوزی قبل دیدن کردم. ساعت۱۱صبح مجددا صدای مسلسلهای سنگینی از همهجانب به گوش میرسد. من در خارج از منزل هستم. مردم، یا شاید برای پیدا کردن بهانه اعمال قدرت، عدهای شبه مردمِ مونتاژشده، برای اشغال سازمان دفاع غیرنظامی مقابل باغ نادری یورش بردهاند و همین بهانه کافی بود که تیراندازان حکومت نظامی یزدگردی* مردم بیدفاع را به باران گلوله ببندند. حتی مردمی که به خانه آیتا... شیرازی پناه بردند، از یورش نظامیان مصون نماندند و گفته شد چهارده نفر در داخل خانه آیتا... شیرازی به ضرب گلوله از پای درآمدند. مقبره نادر که عدهای پناهنده داشت، مورد هجوم سربازان قرار گرفت و قسمتی از موزه نادر تاراج شد.
در خبرها آمده است که روز گذشته (۹ دی) یک طیاره ارتشی، عدهای سرباز کلاهسبز، دستپروردگان خسروداد، قهرمان حمله به خانه حضرت آیتا... شریعتمداری در قم، به مشهد آمدهاند تا با همکاری مأموران ساواک با لباس شخصی در اتومبیلهای سواری قوای نظامی را تقویت کنند و مردم را به گلوله ببندند تا یزگردی بتواند به دست آنها، مسئولیت قتلعام مردم را به عهده بگیرد و باز گفته آمد: «مهاجمین نظامی قصد داشتهاند که با حمله به خانه آیات عظام و قتل مراجعتقلید مشهد بهکلی غائله را بخوابانند که خوشبختانه بیداری آیات عظام نگذاشت این خواب شوم تعبیر شود.»
بههرطور بود، ساعت ۱۱ خود را به خانه رسانیدم. سربازان در تمام خیابانها رگبار مسلسلها را گشوده بودند و هرکس سر راه بود، هدف قرار میگرفت. مردم بیدفاع به کوچهها و خانهها پناهنده شدند. شش نفر از مردم پریشان -که سه نفر کارمند پست و تلگراف بودند- به خانه خود من پناهنده شدند و به خانهها و خویشان خویش با تلفن زندهبودن خود را خبر دادند. سه نفر که راه نزدیک داشتند، از پسکوچهها رفتند. ولی سه نفر که مجبور بودند در خیابانهای مسیر حرکت قوای نظامی احتمالا هدف قرار گیرند، نگذاشتم از خانه خارج شوند. نان و پنیری که داشتم با آنها صرف شد. تا ساعت۴بعدازظهر برادر یکی از پناهندگان که طبیب بود با استفاده از آمبولانس اورژانس به خانه ما آمد و هر سه نفر باقیمانده را بهعنوان بیمار برد و به خانههایشان رسانید.
خبر تلفات این روز شوم را تا ۲ هزار نفر گفتهاند. رادیولندن به گفتن چندصد تن اکتفا کرد. دولت تعداد تلفات را فقط ۶۳نفر و بعد تا ۱۰۹نفر اعلام کرد؛ البته این آماری بود که بیمارستانها داده بودند، ولی کشتههای خیابانی که به داخل کامیونهای ارتش برده میشدند و به بهشترضا (ع) انتقال پیدا میکردند، معلوم نیست. اگر رقم ۲ هزار افواهی مردم را قبول نکنیم، همان خبر چندصد تن رادیولندن که از قول خبرنگار خودش در مشهد بهعنوان شاهد عینی نقل کرده، برای شهر مشهد خیلی زیاد است. در طول یک سال مبارزه مردم کشتاری به اینسان وحشیانه دیده نشد.
*سرتیپ علیاکبر یزدجردی، فرماندار نظامی مشهد و حومه.
در کشتار دیروز، نظامیان حکومتنظامی بیهدف رگبار مسلسلها را بر روی مردم گشودند. چه بیگناه مردم که در انتظار صف نفت و نان و بنزین هدف گلوله قرار گرفتند! از جمله مهندس نشان* (استاد دانشگاه) در صف انتظار نان هدف گلوله واقع شد و شهید گردید.
*سعید نشان
امروز دانشگاهیان و فرهنگیان، جنازه مرحوم مهندس نشان (استاد دانشگاه) را که دیروز هدف گلوله نظامیان حکومتنظامی قرار گرفته بود، تشییع و به خاک سرد سپردند.
دزدهای حرفهای بهجای زندانیان سیاسی از زندانها آزاد شدهاند و پلیس نسبت به وظیفه حفاظت شهر احساس مسئولیت نمیکند. امنیت خانهها و دکاکین مردم به خطر افتاده. مردم به فکر استخدام نگهبان محلی افتادهاند که در هر محل چند نفر را اجیر کنند که شبها بهجای پاسبانها وظیفه نگهبانی خانهها را عهدهدار شوند.
امشب صدای تیشه از بیستون نیامد
شاید به خواب شیرین فرهاد رفته باشد
شهر ظاهر آرامی دارد. نظامیان مثل اینکه خستگی فعالیت کشتار دوروزه را در میکنند. دکانها تعطیل، بازار اقتصاد راکد، بانکها جواب مردم را نمیدهند.
رادیوهای خارجی در کشتار رنجرهای کلاهسبز که به یاری فرماندار نظامی آمدهاند، نقل کردند: «مشهد به حمام خون بدل شده بود» و این دور از حقیقت نیست. تحقیق آن بسیار آسان است.
مراکز اهدای خون چه در بخش شیروخورشید و چه در بخش ملی و چه در بیمارستانها میتوانند آمار دقیق اهداکنندگان خون را برای زخمیها که تحت عمل جراحان بودند، بدهند. بیمارستانها مرتب از مراکز تهیه خون، خون از گروههای مختلف میخواستند.
بههرحال خشونت یکیدو روز اخیر در روحیه مردم تأثیر چندانی نکرده، بلکه مردم را مصممتر و قشرها را فشردهتر ساخته است.
ساعت۹شب فریاد ا... اکبر که نشانه اعتراض و همبستگی ملی است از تمام شهر به گوش میرسد. نوارهای قرآن از بلندگوها و ضبطصوتها در فواصل شعار ا... اکبر در شهر شنیده میشود. همزمان با شعارهای ا... اکبر، نظامیان در خیابانها تیراندازی هوایی دارند.
گلولههایی که برای سوراخکردن سینه دشمن خارجی تهیه شده، یا در صف انتظار نفت و نان و بنزین، هموطن را به خاک میاندازد، یا بیهدف در هوا میزنند و موجب خوف و هراس مردم میشوند.